حضرت سلیمان (ع) با ملکه سبا و بتپرستی مبارزه کرد و او را به پرستش خدای یکتا دعوت نمود. این داستان در سوره نمل، آیات 20 تا 44 آمده است.
حضرت سلیمان (ع) یکی از پیامبران بزرگ الهی بود که خداوند به او حکمت و قدرت فراوانی عطا کرده بود. او توانایی درک زبان حیوانات و جنها را داشت و از این علم برای اداره مملکت خود استفاده میکرد. داستان حضرت سلیمان (ع) و ملکه سبا یکی از زیباترین و آموزندهترین داستانهای قرآنی است که در سوره نمل، آیات ۲۰ تا ۴۴ آمده است.
آگاهی از قوم سبا
یکی از روزها، حضرت سلیمان (ع) متوجه غیبت هدهد، یکی از پرندگان خود، شد. پس از بازگشت هدهد، او گزارشی از سرزمین سبا و ملکه آن، بلقیس، به حضرت سلیمان (ع) داد. هدهد گفت که مردم سبا به جای خداوند یکتا، خورشید را میپرستند. در سوره نمل، آیات ۲۲ تا ۲۴ آمده است:
“فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ” (نمل: ۲۲) “إِنِّي وَجَدتُّ ٱمْرَأَةًۭ تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَىْءٍۢ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ” (نمل: ۲۳) “وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيْطَـٰنُ أَعْمَـٰلَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ ٱلسَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ” (نمل: ۲۴)
نامه حضرت سلیمان (ع) به ملکه سبا
حضرت سلیمان (ع) نامهای به ملکه سبا نوشت و او را به پرستش خدای یکتا دعوت کرد. او از هدهد خواست که این نامه را به ملکه سبا برساند. ملکه سبا پس از دریافت نامه، با مشاوران خود مشورت کرد و تصمیم گرفت که هدایایی برای حضرت سلیمان (ع) بفرستد تا نظر او را جلب کند. در سوره نمل، آیات ۲۹ تا ۳۱ آمده است:
“قَالَتْ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلْمَلَأُ إِنِّىٓ أُلْقِىَ إِلَىَّ كِتَـٰبٌۭ كَرِيمٌ” (نمل: ۲۹) “إِنَّهُۥ مِن سُلَيْمَـٰنَ وَإِنَّهُۥ بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ” (نمل: ۳۰) “أَلَّا تَعْلُوا۟ عَلَىَّ وَأْتُونِى مُسْلِمِينَ” (نمل: ۳۱)
رد هدایا و دعوت به توحید
حضرت سلیمان (ع) هدایای ملکه سبا را نپذیرفت و به فرستادگان او گفت که به زودی با سپاهی عظیم به سرزمین آنها خواهد آمد. او از وزیران خود خواست که تخت ملکه سبا را به نزد او بیاورند. یکی از جنها تخت ملکه را در کمتر از یک چشم برهم زدن به نزد حضرت سلیمان (ع) آورد. در سوره نمل، آیات ۳۶ تا ۳۸ آمده است:
“فَلَمَّا جَآءَ سُلَيْمَـٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍۢ فَمَآ ءَاتَىٰنِىَ ٱللَّهُ خَيْرٌۭ مِّمَّآ ءَاتَىٰكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ” (نمل: ۳۶) “ٱرْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُم بِجُنُودٍۢ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَآ أَذِلَّةًۭ وَهُمْ صَـٰغِرُونَ” (نمل: ۳۷) “قَالَ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِى بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِى مُسْلِمِينَ” (نمل: ۳۸)
ایمان آوردن ملکه سبا
پس از اینکه ملکه سبا به نزد حضرت سلیمان (ع) آمد و تخت خود را دید، به قدرت الهی و حکمت حضرت سلیمان (ع) پی برد. او به خداوند یکتا ایمان آورد و از بتپرستی دست برداشت. در سوره نمل، آیات ۴۱ تا ۴۴ آمده است:
“قِيلَ لَهَا ٱدْخُلِى ٱلصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةًۭ وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا ۚ قَالَ إِنَّهُۥ صَرْحٌۭ مُمَرَّدٌۭ مِّن قَوَارِيرَ ۗ قَالَتْ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَـٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَـٰلَمِينَ” (نمل: ۴۴)
نتیجهگیری
داستان حضرت سلیمان (ع) و ملکه سبا نمونهای از دعوت پیامبران الهی به توحید و مبارزه با بتپرستی است. این داستان نشان میدهد که حکمت و قدرت الهی برتر از هر قدرت دیگری است و کسانی که به خداوند ایمان میآورند، حتی در برابر پادشاهان و ملکههای قدرتمند نیز پیروز خواهند شد. حضرت سلیمان (ع) با حکمت و دانش خود توانست ملکه سبا را به پرستش خدای یکتا دعوت کند و او را از بتپرستی نجات دهد. این داستان به ما یادآوری میکند که ایمان به خداوند و پیروی از دستورات او تنها راه نجات و رستگاری است.