حضرت مریم (س) با تولد حضرت عیسی (ع) و دعوت به توحید، با شرک مبارزه کرد. این داستان در سوره مریم، آیات 16 تا 36 آمده است.
داستان حضرت مریم (س) یکی از داستانهای برجسته و آموزنده در قرآن کریم است که در سوره مریم، آیات 16 تا 36 به تفصیل بیان شده است. این داستان به تولد معجزهآسای حضرت عیسی (ع) و دعوت به یکتاپرستی میپردازد.
بشارت به ولادت حضرت عیسی (ع)
داستان حضرت مریم (س) با بشارت فرشته الهی به او آغاز میشود. فرشته به حضرت مریم (س) خبر میدهد که او بدون داشتن همسر، فرزندی پاک و مبارک به دنیا خواهد آورد. حضرت مریم (س) از این بشارت شگفتزده میشود و میپرسد که چگونه ممکن است بدون تماس با مردی فرزندی داشته باشد. فرشته به او اطمینان میدهد که این امر به اراده خداوند است و خداوند هر چه بخواهد، انجام میدهد.
تولد حضرت عیسی (ع)
حضرت مریم (س) به مکانی دور از خانوادهاش میرود و در آنجا حضرت عیسی (ع) را به دنیا میآورد. در هنگام زایمان، خداوند به او دستور میدهد که به درخت خرما تکیه کند و از خرمای تازه و آب چشمهای که در نزدیکی او جاری شده است، استفاده کند. حضرت مریم (س) پس از تولد حضرت عیسی (ع) با او به سوی قوم خود بازمیگردد.
سخن گفتن حضرت عیسی (ع) در گهواره
وقتی حضرت مریم (س) با نوزاد خود به سوی قومش بازمیگردد، مردم از او میپرسند که چگونه بدون داشتن همسر، فرزندی به دنیا آورده است. حضرت مریم (س) به نوزاد خود اشاره میکند و حضرت عیسی (ع) در گهواره به سخن میآید و میگوید: “من بنده خدا هستم. او به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است. او مرا مبارک ساخته و به من دستور داده که تا زمانی که زندهام، نماز بخوانم و زکات بدهم.”
دعوت به یکتاپرستی
حضرت عیسی (ع) از همان بدو تولد، مردم را به یکتاپرستی دعوت میکند و به آنها میگوید که خداوند یکتا و بیهمتاست و هیچ شریکی ندارد. او با معجزات و سخنان حکیمانه خود، مردم را به سوی خداوند هدایت میکند و آنها را از بتپرستی و شرک بازمیدارد.
پیامدهای مبارزه و دعوت به یکتاپرستی
داستان حضرت مریم (س) و حضرت عیسی (ع) نشاندهنده ایمان قوی و استقامت آنها در برابر ناملایمات و مخالفتهای قومشان است. آنها با شجاعت و هوشمندی توانستند مردم را به حقیقت دعوت کنند و بتپرستی را محکوم کنند. این داستان به ما میآموزد که در راه حق و حقیقت باید استوار و پایدار باشیم و از هیچ تهدیدی نترسیم.
نتیجهگیری
داستان حضرت مریم (س) و حضرت عیسی (ع) یکی از نمونههای برجسته از ایمان و استقامت در برابر ناملایمات است. آنها با شجاعت و هوشمندی توانستند مردم را به سوی یکتاپرستی هدایت کنند و بتپرستی را محکوم کنند. این داستان به ما میآموزد که در راه حق و حقیقت باید استوار و پایدار باشیم و از هیچ تهدیدی نترسیم.
این داستان به ما یادآوری میکند که ایمان به خداوند و استقامت در راه حق میتواند ما را از هرگونه تهدید و خطری محافظت کند و ما را به سوی سعادت و رستگاری هدایت کند.